🌸 دانلود فیلم Abraham Lincoln: Vampire Hunter 2012 (آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام)

آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام 2012 (به انگلیسی: Abraham Lincoln: Vampire Hunter) یک فیلم اکشن و محصول 2012 کشور ایالات متحده آمریکا, بوده و شما میتوانید برای دانلود فیلم آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام 2012 دوبله فارسی روی لینک هایی که برای دانلود در صفحه می بینید اقدام کنید. داستان فیلم به این صورت هست که این فیلم به وجه دیگر زندگی «آبراهام لینکلن» شانزدهمین رئیس جمهور آمریکا می پردازد، در یک شب مادر آبراهام به وسیله یک خون آشام کشته می شود و همین موضوع آبراهام را ترغیب می کند تا به فکر انتقام از این خون آشام بیافتد....

این فیلم به کارگردانی Timur Bekmambetov, ساخته شده‌ است. برای دانلود مستقیم آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام 2012 یا دانلود دوبله فارسی فیلم Abraham Lincoln: Vampire Hunter 2012 تنها کافیست کیفیت فیلم مورد نظر را انتخاب کرده و گزینه دانلود را بزنید. فیلم ‌نامه این فیلم را Benjamin Walker, Dominic Cooper, Anthony Mackie, Mary Elizabeth Winstead, Rufus Sewell, John Rothman, Marton Csokas, Alex Lombard, Jimmi Simpson, Teri Wyble, نوشته ‌اند. همچنین اگر قصد دانلود آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام 2012 زیرنویس فارسی با کیفیت 480p را دارید روی کیفیت مورد نظر کلیک کنید.

بازیگران Benjamin Walker, Dominic Cooper, Anthony Mackie, Mary Elizabeth Winstead, Rufus Sewell, John Rothman, Marton Csokas, Alex Lombard, Jimmi Simpson, Teri Wyble, در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند. نسخه های دیگری از این فیلم هم مانند دانلود فیلم سینمایی آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام 2012 دوبله فارسی در پینک فیلم موجود هستند و تنها کافیست بر روی گزینه دانلود فیلم آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام 2012 کلیک کنید. همچنین اگر قصد دانلود Abraham Lincoln: Vampire Hunter 2012 720p را هم دارید پینک فیلم بهترین مکانی هست که میتوانید از آن برای دانلود فیلم استفاده نمایید.

رده سنی فیلم آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام 2012 R بوده و قبل از دانلود فیلم آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام 2012 باید گفت تماشای این فیلم برای افراد زیر R سال مناسب نیست! این فیلم در ژانرهای اکشن, فانتزی, ترسناک, بوده و محصول کشور ایالات متحده آمریکا, هست. زبان اصلی فیلم آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام 2012 انگلیسی, بوده ولی ما در پینک فیلم دانلود فیلم آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام 2012 دوبله فارسی را هم برای شما امکان پذیر کردیم. اگر قصد دانلود فیلم Abraham Lincoln: Vampire Hunter 2012 را دارید باید این را هم اضافه کنیم که امتیار IMDB فیلم آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام 2012 5.9/10 از 10 می باشد.

آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام به وجه دیگر زندگی «آبراهام لینکلن» شانزدهمین رئیس جمهور آمریکا می پردازد، در یک شب مادر آبراهام به وسیله یک خون آشام کشته می شود و همین موضوع آبراهام را ترغیب می کند تا به فکر انتقام از این خون آشام بیافتد...
آبراهام لینکلن (شانزدهمین رئیس‌جمهور ایالات متحدهٔ آمریکا) که قبل از ورود به دنیای سیاست، مادرش توسط خون آشام ها به قتل رسیده بود در پی انتقام از آن ها بر می آید، در شرایطی که برده داران از برده های خود به عنوان غذای خون آشام ها استفاده می کردند...
در 9 سالگی ، آبراهام لینکلن شاهد کشته شدن مادرش توسط یک خون آشام ، جک بارتز است. حدود 10 سال بعد ، او با موفقیت سعی در از بین بردن بارتس اما در این روند باعث می شود که آشنایی هنری استورژس که به او می آموزد چگونه بجنگد و چه چیزی برای کشتن یک خون آشام می آموزد ، باشد. quid pro quo این است که آبه فقط آن خون آشام هایی را که هنری او را به سمت آنها هدایت می کند ، خواهد کشت. آبه در هنگام تحصیل قانون به عنوان کارمند فروشگاه شغل می گیرد و به عنوان کارمند فروشگاه شغل می گیرد و شب ها خون آشام ها را می کشد. او همچنین ملاقات می کند و سرانجام با مری تاد زیبا ازدواج می کند. سالها بعد به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده ، متوجه می شود
مادر آبراهام لینکلن (شانزدهمین رئیس‌ جمهور ایالات متحده آمریکا) در کودکی به طرز مرموزی کشته میشود ، او حالا بزرگ شده و فکر انتقام او را رها نمیکند. اما قاتل مادر او یک انسان عادی نیست او خون‌ آشامی است که به راحتی کشته نمیشود. لینکلن جوان در حین اینکه تلاش میکند با خون‌ آشام‌ ها مبارزه کند سعی دارد برده‌ داری در آمریکا را نیز از بین ببرد اما …

جهت دانلود فیلم Abraham Lincoln: Vampire Hunter 2012 (آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.

به عنوان یک دانشجوی تاریخ، دوست داشتن آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام برای من سخت است، با این حال من آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام دلپذیر را دنبال کردم. قابل مقایسه با دراکولای برام استوکر با گری اولدمن نیست، اما در عین حال یک فیلم خون آشام بسیار مناسب است. فعالیت بسیار عالی است، شکار خون‌آشام‌ها عالی است.

سرعت آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام بسیار سریع است زیرا وقتی آبراهام مادرش را از دست می‌دهد، داستان خود را شروع می‌کنیم. او توسط خون آشامی به نام بارتز آسیب دید. پدرش به او قول می دهد که بارتز را تعقیب نکند. آبراهام تضمین می‌کند اما فقط تا زمانی که پدرش فوت کند این تعهد را حفظ می‌کند.

فیلم کاملاً شبیه کتاب نیست زیرا چیزهای زیادی تغییر کرده‌اند. هیچ اطلاعی از کشته شدن پدربزرگ آبراهام لینکلن توسط خون آشام ها وجود ندارد. هیچ اطلاعی از آن راتلج وجود ندارد، اگرچه در کتاب او تصور می کند که بخش مهمی از آن به روشی مشابه مادر آبراهام کشته شده است. مرگ ویلی لینکلن در آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام به دلیل اختلالی است که مادربزرگش را کشت.

صحنه دیگری که باید در آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام می بود این بود که جان ویلکس استال به یک خون آشام تبدیل شده بود. آبراهام لینکلن مورد اصابت گلوله قرار گرفت و همراهش هنری او را به یک خون آشام تبدیل کرد، در حالی که به لینکلن اجازه نمی داد گرد و غبار را گاز بگیرد. با این حال، لینکلن زمانی که هیچکس نزدیکش نبود، برگردانده شد، بنابراین همه فکر می‌کردند که او هنوز مرده است.

این فکر هوشمندانه که آبراهام لینکلن یک ردیاب خون‌آشام بود و چند خون‌آشام را در طول سال‌ها کشته است، یک اشتباه است. فکر بسیار هوشمندانه این یک چرخش شگفت‌انگیز است که درگیری سراسری برای آزادی بردگان با توجه به این واقعیت که خون‌آشام‌ها از برده‌ها به عنوان غذا استفاده می‌کردند، انجام شد. این فقط مردم نبودند که در جنوب جنگیدند، بلکه خون‌آشام‌ها نیز.

به‌عنوان یک فیلم با توجه به کتابی که داستانی تمام‌شده با حقیقتی قابل تأیید در هم خورده است، آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام عالی است. من 7 از 10 ستاره را به این می دهم، فقط با توجه به این واقعیت که فعالیت و داستان واقعاً به طور کامل بررسی شده است. تیمور بکمامبتوف در هماهنگی آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام و تنظیم آن از کتابی به همین نام، به طور کلی کار عالی انجام داد. به هر حال من به عنوان یک دانشجوی تاریخ نمی توانم خودم را مجبور کنم بیش از حد آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام را دوست داشته باشم.

به یاد دارید زمانی که یکی از مشهورترین روسای جمهور آمریکا به عنوان یک علاقه جانبی به کشتن خون آشام ها می پرداخت؟ نه؟ خوب حالا شما انجام دهید. وقتی عنوانی به دست می آوریم، مثلاً آبراهام لینکلن ردیاب خون آشام، به سرعت روان شما وحشتناک فکر می کند. غیرممکن‌ها و اشتباهات قابل تأیید (علی‌رغم اینکه کاملاً ساختگی هستند) برای دیوانه کردن متخصصان تاریخ کافی است. با این حال، و من هرگز نتوانستم شما را فریب دهم، این یک حماقت بسیار عالی است. لینکلن در اوایل زندگی، مرگ مادرش را با دندان های یک خون آشام مشاهده می کند. او که مملو از انتقام است، خیلی زود به یک ردیاب خون آشام تبدیل می شود. اگر تا به حال هر فیلم خون‌آشامی را دیده باشید (بعضی از «گرگ و میش»)، متوجه می‌شوید که درگیر چه چیزی هستید. از دستور غذای معمولی دور نمی شود، که به خودی خود باعث ایجاد چند عکس فوری از کسل کننده بودن و لحظه ای تنبلی می شود. در هر صورت، یک سبک وجود دارد. سبکی شامل هچ حرکتی کندی بود که فعالیت شستشوی خون را به چرخش در می آورد، که به سادگی کل فیلم لعنتی را به طرز سرگرم کننده ای قابل تماشا می کند. البته، خود را به طرز فوق‌العاده‌ای متظاهر می‌بیند و چند عکس لحظه‌ای انتقادی از تاریخ آمریکا را با داستان‌سازی خون‌آشام (به‌ویژه درگیری گتیسبورگ) در خود جای می‌دهد، تا جایی که کمبود ذهن‌آگاهی نادیده گرفته می‌شود و می‌توانست زندگی لینکلن را به طرز طنزآمیزی احمقانه کند. در هر صورت من از هیچکدام بیزار نبودم. شغل واکر به عنوان لینکلن دقیقاً دنیل دی لوئیس نیست، با این حال او با یک نمایشگاه تضمین شده به تجارت می پردازد. به هر حال، ادعای اصلی، وحشی گری بیانی است که اساساً نقطه نظرات است. خون‌آشام‌ها قطاری مملو از نقره را می‌گیرند، جایی که لینکلن روی واگن‌ها در حال دویدن است، دریچه‌ی سکندری‌اش (بدون کنایه) را با حرکتی کند تاب می‌دهد. بدون تقلب. غیر قابل مصرف انحراف. تجسم‌های پیشرفته سه‌بعدی نیز دقیقاً مورد استفاده قرار نمی‌گیرند، با این حال این یک مانع بزرگ نیست. با این حال، آخرین لحظه گنگ بود، من نمی توانم آن را تحمل کنم که فیلم های متواضعانه با یک شوخی بی فایده به پایان می رسند. به طور کلی، یک طرح سبک و سریع با نمایشگاه‌های عالی و فعالیت‌های پیچیده باعث ایجاد انحراف ساده و بدون فکر می‌شود.

من بر این اساس دوست قدیمی ام و ستاره آبه لینکلن: ردیاب خون آشام را دنبال می کنم و سر شما را با دروغ پر نمی کنم. آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام فوق العاده دلنشین است. AL:VH غریزه فوق‌العاده‌ای در رابطه با مد دارد، که هم در گروه‌بندی‌های بصری و هم در فعالیت‌ها مشهود است. کارهای سخت زیادی روی تخصص این تبدیل و کارتونی اوایل ایالات متحده انجام شد و این نشان می دهد. در کنار جلوه های بصری جالب، فعالیت خارق العاده ای نیز وجود دارد. صحنه‌های عمیقاً اقتباس‌شده و سبک هچ فو آن نفس‌گیر هستند و طوری چیده شده‌اند که پوزخندی را در همه جا به جا بگذارند، و پایانی باورنکردنی است. این یک نتیجه باورنکردنی برای فیلمی است که عموماً زمزمه می کند.

دو صحنه فعالیت باورنکردنی در اینجا وجود دارد، در حالی که بقیه شبیه به محرک‌های کوچکی هستند که شما را به سمت پایانی الهام‌بخش تشویق می‌کنند. بازی علاوه بر این در اینجا قابل تحمل است. محتوا ابتذال دیوانه کننده است، با این حال آقای واکر نقش لینکلن بسیار شایسته ای را بازی می کند و چند دقیقه باورنکردنی پیشرفت می کند در حالی که دیگران خنده دار هستند. شخصیت‌های جانبی مخالف اساساً تمام شده‌اند، اما مشخصاً چیزی شایسته اسکار نیست. آنچه در اینجا در درجه اول مطرح است، روایت است. این ... خوب ... وجود ندارد. آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام اساساً به سختی افکار مربوط به تعصب و اسارت را که همگی به طرز حیله‌ای به تصویر کشیده شده‌اند و برخی نقشه‌های انتقام‌جویانه در خود نگه می‌دارد.

این امر ضروری است، اما به همین دلیل نمی‌خواهید آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام را ببینید. شما قصد دارید به دیدن آبراهام لینکلن: ردیاب خون آشام بروید، به این دلیل که به سادگی این است: بهترین رئیس جمهور ما سرپرستی با یک دریچه است و خون آشام ها را به بهترین حالت و خارق العاده ترین حالت نابود می کند. سرگرم کننده است، خوشایند است، و آشکارا برتر از پیش بینی شده است. از نقطه نظر فیلم، 3/5 ستاره است، با این حال، از آن‌چه انتظار داشتم، فعالیتی بود که داستان‌های قابل تأییدی را با موقعیت‌های دیوانه‌کننده و فعالیت‌های بیش از حد اقتباس‌شده بارگذاری می‌کرد، و چیزی که من به دست آوردم... دقیقاً همان چیزی بود که درخواست کردم. آبه ناقص است، با این حال این جواهری ناخوشایند از یک فیلم فعالیت است که مطمئن می شود برای مدتی طولانی و چندین برابر در پخش کننده های Blu beam خواهد بود.

حکم: درست است، آن را ببینید. 3 ستاره و یک نکته جانبی: 3D فوق العاده بود. احساس خارق‌العاده ژرفایی، اما علاوه بر این، تأثیرات خارق‌العاده فراوان، برخوردی واقعاً بی‌نظیر را ایجاد کرد، که اصلاً شبیه اکثر فیلم‌های پس از ساخت نیست.

من واقعا آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام را دوست دارم. من به تماشای آن پرداختم و فهمیدم که ممکن است خیلی بهم ریخته باشد، اما بسیار ساخته شده است و مطمئناً دارای یک لمس از تاریخ خوب آمریکا است! علاوه بر این، به عنوان یک فیلم تیم برتون، صرف نظر از اینکه آن را دوست نداشته باشید، متوجه می شوید که هیجان انگیز خواهد بود.

داستان اصلی داستان واقعی آبراهام لینکلن است که در سال 1818 شروع شد، زمانی که او یک همکار کوچک 9 نفره، و پس از پایان دادن به او، به عنوان رهبر ایالات متحده، گتیسبورگ محبوب خود را در سال 1863 اهدا می کند. این شامل گردهمایی او و در پایان عروسی مری تاد است.

حالا روی آن لایه بگذارید. "داستان ناگفته" که شامل خون آشام ها می شود. این قسمت زمانی شروع می شود که آبه جوان یک روز غروب به هم می ریزد و می بیند که مادرش توسط یک خون آشام از دست رفته است. از همان لحظه او صادقانه به خود متعهد شد که جانش را برای شکار و کشتن خون آشام ها ببخشد.

البته ساده نبود، او از یک خون آشام قابل اعتماد کمک می خواست که به او کمک کند آموزش دهد. افشای خارق‌العاده او این بود که از یک دریچه با خط مقدم نقره‌ای استفاده کرد که به او اجازه می‌داد خون آشام‌ها را سر بریده و بکشد.

داستان به همین ترتیب از شخصیت خون‌آشام از درگیری سراسری استفاده می‌کند. در نقطه ای که جنوب خود را از کار افتاده می بیند، یک رئیس خون آشام قول حمایت از هر یک از خون آشام هایی که آنها نیاز دارند را می دهد. هر طور که باشد، آبه یک شب یک افشاگر دیگر دارد، در حالی که یک چنگال نقره ای در دست دارد. اگر هر کدام از نقره‌هایی را که به دست می‌آوردند، بشکنند و پرتابه‌ها و سلاح‌های مختلف بسازند، ممکن است واقعاً بر سربازان خون آشام غلبه کنند.

پایان داستان حول محور کلش گتیزبورگ است. . علیرغم این واقعیت که درگیری تا سال 1865 ادامه داشت، از دست دادن ژنرال رابرت ای. لی در گتیسبورگ در سال 1863 یک دستاورد بود و مکانی که رئیس جمهور لینکلن داده بود یکی از مهم ترین مکان ها در تاریخ آمریکا است.

فیلم خوبی است، برای هرکسی که در یک داستان خون آشام شریک شرکت می کند.

به نظر می رسد بنجامین واکر با لوازم آرایشی مناسب همان آبراهام لینکلنی است که ما از تصاویر قابل تأیید می بینیم، و او در نقش اصلی نمایش خوبی دارد. دومینیک کوپر هنری استرجز، خون آشام صمیمی است که به لجیت آبه کمک می کند. آنتونی مکی همدم طولانی مدت او، برده قبلی ویل جانسون است. مری الیزابت وینستد در نقش مری تاد لینکلن عالی است. علاوه بر این، در هر مورد، به ویژه به عنوان یک آدم بد، روفوس سیول در نقش آدام، پیشگام خون آشام قوی، عالی است.

روی کاغذ آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام عالی به نظر می رسد. یکی از برجسته‌ترین رهبرانی که تا به حال با ایالات متحده آمریکا پل زد، خون‌آشام‌ها را با یک تفنگ ساچمه‌ای می‌کشد و نام‌هایی را می‌برد. مطمئناً آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام ساده و فراتر از مضحک است، اما اکنون و بارها این دقیقاً همان چیزی است که باید سرگرم شویم.

در چند سطح، آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام دقیقاً چیزی را که تضمین می کند بیان می کند. انبوهی از مبارزات و صحنه های فعالیت زیادی وجود دارد که عموماً فوق العاده قوی و جذاب هستند. به‌ویژه نماهای مختلف حرکتی آهسته برای نگاه کردن به آن‌طور که می‌بینم، بسیار رضایت‌بخش بود، اما این عکس مورد علاقه‌ی من است، زیرا احتمالاً می‌دانم که برخی به هیچ وجه آن‌ها را دوست ندارند. حدس بزنید من هنوز به خوبی از آنها استفاده نکرده ام. علاوه بر این، افسانه ها و اسطوره های آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام چگونگی برخورد با سطح سالم را مشخص می کنند. خون‌آشام‌ها چیز منحصربه‌فردی نیستند، اما به‌طور عجیبی هم اشتباه نمی‌کنند، شبیه به برخی دیگر که اگر مطمئن نبودم همه شما قطعاً می‌دانید درباره کدام خون‌آشام‌ها صحبت می‌کنم، می‌توانم به آنها اشاره کنم. بنابراین فعالیت و خون آشام ها از تجارت مراقبت می کنند. مطمئناً بخش‌هایی از صحنه‌های فعالیت همگی... عجیب و غریب هستند و دیدن آنها به شکل جدی دشوار است، با این حال من واقعاً انتظار چیزی بیشتر از این را نداشتم، بنابراین آنقدر من را عصبانی نکرد. شامل برخی از لباس های دورهمی دلپذیر و یک نمایش عادلانه، با این حال یک امتیاز ناچیز فراموش نشدنی است، و فیلم دارای یک سیستم ضروری مناسب است.

پس چه چیزی بد شد؟ در واقع، آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام برای یک نفر خسته کننده است، که با توجه به اینکه فیلمی درباره آبراهام لینکلن است، تعجب آور است. کشتن خون آشام ها با تفنگ ساچمه ای. در حرکت کند. برای اینکه این ایده خسته کننده به نظر برسد، بهم ریخته است، اما به طرز غم انگیزی واقعیت دارد. همه سرگرم کننده ها نمایش قابل احترامی دارند، با این حال شخصیت هایی که بازی می کنند بی محتوا هستند، بدون هیچ ویژگی در کنار چند ویژگی در ابتدا ثابت. یکیشان زن زن است، یکی تیکه بی فریب، یکی زیر دست است و بس. علاوه بر این، داستان به همین ترتیب آنقدرها هم نیروبخش نیست. یک بار دیگر وحشتناک نیست، اما فقط... خشک است. بدون تخیل، بدون افکار منحصر به فرد، بدون روح. اینجاست که فیلم را از یک صحنه شروع و سپس به صحنه بعدی منتقل کنیم، نه بیشتر.

و در واقع، در برخی فیلم‌های سینمایی می‌توان داستان ناموجود را بهانه کرد، به ویژه در حالت خاموش. این احتمال وجود دارد که انگیزه آنها صرفاً یک فعالیت پر از تنبل باشد. در هر صورت، عموماً آن فیلم‌های سینمایی تمایلی به نبود داستان ندارند و با زرق و برق و خودنمایی، پاداش می‌دهند. به هر حال به نظر می رسد آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام واقعاً می پذیرد که داستان مفیدی برای گفتن دارد و از این رو به سختی تلاش می کند و در این روند آن را تشدید می کند.

پس من می توانم آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام را به چه کسی پیشنهاد کنم؟ در واقع، با فرض اینکه فیلم‌های خون‌آشام چیز شما هستند و شما تسلیم شده‌اید که داستان چیز استثنایی نخواهد بود، پس در آن مرحله، من احساس می‌کنم که برای مدت کوتاهی راه‌های وحشتناک تری برای خرج کردن وجود دارد. آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام با استفاده از هیچ وسیله ای وحشتناک نیست و برای علاقه مندان به فعالیت های تخیل حتی تا حدی خوب است. اگر با اقبال خوب، داستان کمی خلاقیت بیشتری داشت، آنگاه این می توانست برای من به یک اسراف خارق العاده تبدیل شود.

تیمور بکمامبتوف احتمالاً از بیرونی ترین رئیسی است که در حال حاضر کار می کند. هر یک از سه مورد از معروف‌ترین فیلم‌های او که قبل از فیلم‌های او بودند، تصاویری درخشان از ظاهر بیرونی بر چیزی مهم‌تر هستند، و شامل وسایل نقلیه‌ای که در کنار ارتفاعات و عکس‌هایی که به دنبال پرتابه‌های خمیده در هوا حرکت می‌کنند، می‌شود. در حالی که حساب ها و شخصیت های آنها هرگز با منظره زیبای غنی مطابقت نمی کند، سبک او هرگز او را بمباران نکرده است. آبراهام لینکلن: ردیاب خون آشام، مطابق با فیلم‌های «جهان ساعت‌های» او (که شامل درگیری بین بزرگان و شیطانی‌ها بر سر یک تکه گچ بود)، فیلمی است که خیلی‌ها می‌توانند آن را به عنوان بهترین سناریو سرگرم‌کننده و غلیظ معرفی کنند. عنوانی فوق‌العاده در کنار، Vampire Tracker خود و افراد بد وحشی خود را با ادعایی می‌بیند. هیچ تلاشی برای عنصر سبکدل وجود ندارد، هیچ لینکلنی که با بی‌احتیاطی کلماتی را که به آن‌ها می‌شناسند برمی‌گرداند، و (اساسا) هیچ خون‌خواری داغی وجود ندارد. شانزدهمین رئیس جمهور ما، دشمنان خود را با اثرگذاری سریع و خشونت آمیز اعزام می کند، در عین حال در حین انجام کار، ظاهری جالب به نظر می رسد. بسیاری از صحنه‌های نبرد نشان می‌دهند که چگونه می‌توان با هر یک از چهار دیوار یک اتاق (و گاهی اوقات با سقف) تماس گرفت، قبل از اینکه آخرین لاشه نقره‌ای همه چیز را در اطراف شهر بهم بریزد. هر تجربه مهم، آخرین تجربه را شکست داد و در یک درگیری فوق العاده در قطار در حال حرکت به پایان رسید. بدیهی است که کل فیلم نمی‌تواند جمجمه‌هایی از دهان تاماهاوک باشد و در این مناطق مختلف است که فیلم تلو تلو می‌خورد. لینکلن جوان مرگ مادرش را به خاطر یک خون‌آشام مشاهده می‌کند، و زیر بال جلاد خون‌آشام کهنه‌کار هنری استرجس گرفته می‌شود تا مهارت‌های لازم را در کار به دست آورد. هنری می‌داند که وجود ردیاب فضایی برای اتصالات یا اتصالات باقی نمی‌گذارد. لینکلن، با این حال، احساسات پرشوری را برای مری تاد (مری الیزابت وینستد) تجربه می کند و با آن ازدواج می کند. انجمن های آنها با فرض اینکه ترکیب بهتری داشته باشند، مهم تر خواهد بود. ست گراهام اسمیت، که فیلمنامه را بر اساس رمان خود ساخته است، شخصیت‌هایش را در میان انسان‌ها فراگرفته است. مطمئناً، لینکلن احساس می‌کند و کلام‌های دردسرساز می‌پوشد، با این حال او باید حذف‌کننده باشد. وینستد، علیرغم ارائه بهترین نمایشگاه فیلم، نمی‌تواند بدون هیچ کس دیگری بحث‌ها را جاز کند. نه بازیگری و نه آهنگسازی اجازه نمی دهند بحث ها مجذوب یا طنین انداز شود. در حال حاضر به وضوح، آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام بدرفتاری با تاریخ می کند. جنوب به وضوح متشکل از خون آشام ها بود، و اطاعت تنها جبهه ای بود تا ذخایر کافی غذا به آنها بدهد. علاوه بر این، خون‌آشام‌ها برای استحقاق خود برای داشتن بردگان نمی‌جنگیدند، بلکه در عوض برای فرصتی برای ایجاد یک کشور کامل از خون‌خواران می‌جنگیدند. این که چگونه آنها افراد وحشتناک را به طور مساوی بر سر یک سرزمین اصلی تقسیم می کنند، حدس هر کسی است. به همین ترتیب، استیون داگلاس در فیلم Abraham Lincoln: Vampire Hunter برجسته شده است، آلن تودیک به خوبی نقش او را بازی می‌کند، و شبیه به یک لابیستی مطلوب به مطیع تصویر می‌شود. داگلاس منحصراً وجود دارد تا به لینکلن سیاسی رقیب بدهد، و گرایش غیر مادی و همچنین اشتباهی دارد. به طور شگفت انگیزی، آبراهام لینکلن: ردیاب خون آشام مملو از صدا و خشن است که واقعاً اهمیت دارد. خون و مرگ چیزهایی هستند که باید انجام شوند و در انفجارهای کامل منتقل می شوند. در هر صورت، شخصیت‌های قابل مبادله و گفتمان چوبی آن را از تبدیل شدن به چیزی بیش از یک فیلم خونین و غرور ماهرانه با فعالیت جاز باز می‌دارند.

آبراهام لینکلن: ردیاب خون آشام یک فیلم رویایی با خون و غم است که دیدگاه نسبتاً تحریف شده ای از تاریخ را معرفی می کند، و بچه فعالیت هایی را با خود همراه می کند. آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام با صحنه‌های جنگ جنون آمیز و لحن تا حدی جدی، یکی از فیلم‌هایی است که می‌تواند نحوه بررسی آن را تغییر دهد. با این حال، لذت بخش است، و صرف نظر از آنچه برخی در مورد لحن های نسبتاً احمقانه آن می گویند، هنوز سرگرم کننده است و فقط انرژی زا است، به نظر من یک فیلم خوب و در عین حال در کل سرگرم کننده است.

منصفانه بگویم که آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام در فرضیه خود بی معنی است، با توجه به این واقعیت که علاوه بر این واقعیت که درباره شانزدهمین رهبر ایالات متحده است که خون آشام هایی مانند گاو را در قصابی می کشد، اما علاوه بر این، موقعیت های واقعی پیدا می کند و چند قطعه مهم از تاریخ را ادعا می کند. شامل خون‌آشام‌ها می‌شد، هر چند ساختگی، هنوز هم گهگاهی گنگ است. من به هر حال در داستان شرکت کردم و آهنگسازی توسط ست گراهام اسمیت به خوبی انجام شده است که نویسنده کتاب نیز به این بستگی دارد و او می‌داند که چگونه یک طرح جذاب بسازد و همچنین طرحی را بسازد که هرگز شما را خسته یا خسته نکنید. احساس کنید این فقط یک تفسیر دیگر از خون‌آشام‌ها است.

من جنبه بازیگری را تا حدودی کسل‌کننده می‌دانستم، در حال حاضر اینطور نیست که بازیگران کار وحشتناکی انجام می‌دهند یا همه چیز را انجام می‌دهند، مگر اینکه می‌توانند تا حدودی احساس خستگی کنند و نه به اندازه کافی استفاده کرد بنجامین واکر در نقش لینکلن (که در نهایت به نظر می رسد یک لیام نیسون جوان است) خوب است و با کار اصلی به خوبی کنار می آید، دیگر بازیگران، برای مثال، دومینیک کوپر، مری الیزابت وینستد و روفوس سیول همگی به خوبی با هم کنار می آیند و من نمی توانم. واقعاً بگو هر زمان فیلم را خراب می‌کند، همان‌طور که من می‌گویم هر چند وقت یک‌بار احساس می‌کنم که حرکت جنگی و تأثیرات، بازیگری را تحت الشعاع قرار می‌دهد.

وقتی به نبرد می‌رسیم، چیزهای وحشیانه و فوق‌العاده سریع است، بنابراین چشمک نزنید وگرنه ممکن است یک اعدام دیگر را از دست بدهید. تیمور بکمامبتوف این را هماهنگ می‌کند و مشارکت او در فیلم Abraham Lincoln: Vampire Hunter «تحت تعقیب» واقعاً در اینجا شکل می‌گیرد، اما در آن مرحله مستقیماً به نبردهای سریع و انواع ترفندها و سلاح‌های مخالف جاذبه بازمی‌گردد، افراد روز صرفاً می‌توانستند خیال خرید کنند . مولفه ترسناکی که همراه با این است عالی است، اما چیزی که من می گویم این است که گاهی اوقات وحشت می تواند در همان ابتدا باشد و جنگ و روده می تواند بخش های واقعاً عصبی را تحت الشعاع قرار دهد، هرچند هنوز وجود دارد.

این این یک فیلم از آسیاب در میان فیلم‌هایی مانند حیوانات نیست، حالا که عموماً از واقعیت ناشی می‌شود، اینجا آبراهام لینکلن است، اما علاوه بر این احساس منحصربه‌فردی دارد، به نظر می‌رسد خون‌آشام‌ها از گروه معمولی جدا شده‌اند و می‌توانند هم عالی و هم وحشتناک باشند. خون‌آشام‌ها آشکارا انگل هستند، اما در واقع نسبت به فیلم‌های خاص، چیزهای بیشتری در مورد آن‌ها ایجاد می‌کند و علاوه بر این، شیوه‌هایی را که می‌توانید با آن‌ها می‌توانید از بین ببرید، به نوع خاصی از انسان‌ها تبدیل می‌کند. لازم است به سادگی در مورد تأثیرات استفاده شده بگویم، در حال حاضر آنها بهترین نیستند، اما بسیار وحشتناک ترین نیستند و برای برنامه هزینه ای که آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام دارد، آنها خوب هستند. با این حال، یکی از مواردی که می‌خواهم به آن اشاره کنم، استفاده بیش از حد است، گاهی اوقات این فعالیت بیش از حد افراطی است، بنابراین CGI وارد می‌شود و به نوعی احساس زمان تنظیم شده و هر تمایل جزئی که لینکلن ممکن است واقعاً دنبال کرده باشد را از بین می‌برد. خون آشام ها.

به طور کلی، من احساس کردم که تقریباً خوب است و فیلمی است که علیرغم این واقعیت که کارشناسان را از هم جدا می کند، قطعاً می تواند توسط تعداد بیشتری از مردم دوست داشته شود. در صورتی که در یک شب در جستجوی چیزی برای اجاره هستید، این یک ساعت کوچک و مناسب است و با یک دریچه ای که از رئیس جمهور استفاده می کند، خون آشام هایی با تکان دهنده ترین چهره تهاجمی و نمونه ای عجیب از تاریخ، این یک بی چون و چرای بی چون و چرا است. مورد نیاز برای طرفداران فعالیت است، اما واقعاً برای کلاس های تاریخ مشترک شما نیست.

از نظر منطقی، آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام هرگز ادعا نمی کند که چیزی است که نیست، و دقیقاً چیزی است که می توان پیش بینی کرد. این بیزاری از فعالیت است، و در عین حال، یک تفسیر برنامه هزینه های هنگفت اقتباس شده است. درصورتی‌که قدردانی نسبتاً مخالفت با فیلم‌هایی مانند فیلم‌های پل دبلیو اس. اندرسون، «لیگ آقایان استثنایی» یا «ون هلسینگ» محصول ۲۰۰۴ باشید، بدون شک برای شما مناسب خواهد بود. اگر در مورد چنین گذری کاملاً پرانرژی نیستید، مسافت پیموده شده از یک تماشاگر و سپس به تماشاگر بعدی متفاوت خواهد بود. با فرض اینکه به داده‌های بیشتری نیاز دارید، خوب - من واقعاً از «آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام» قدردانی می‌کنم، با این حال این نوع انحراف است که از عبور لذت می‌برد، و حتی به منطقه‌ای که «حتماً باید ببینید» نزدیک نیست.

تبادل، شخصیت‌ها، آهنگسازی صحنه و بهبود طرح به پرورش سرعتی سریع کمک می‌کند که با روح پر جنب و جوش ایده مطابقت دارد، برخلاف بهترین حساسیت روایت. بدیهی است که این شوک قابل توجهی نیست، و همچنین محدودیت‌های حاصله برای بازیگران متورم (مری الیزابت وینستد! روفوس سیول! آنتونی مکی! دیگران!) که حاکی از آن است که تمام توانایی‌های آنها در جهت بسته شدن حرکت می‌کند که تا حدودی رد می‌شود. ما متوجه می‌شویم که سرگرمی‌ها نمایشگاه‌هایی از قلبشان دارند. این بدان معنا نیست که در اینجا هیچ حیله گری یا سرگرم کننده ای وجود ندارد، فقط اینکه ALVH غیرقابل انکار یک فیلم پاپ کورن است که ممکن است، با در نظر گرفتن همه چیز، بیشترین لذت را در صفحه نمایش بزرگ داشته باشد - برخلاف، مثلاً، در تنظیم خانه که بیشتر از علاقه صادقانه به یک جزء پشتیبانی می کند. سرمایه گذاری صادقانه آن چیزی نیست که با الوه می گذرد. در هر صورت، من طرح داستان را با در نظر گرفتن واقعیت های کنونی دوست دارم - معقول است، به ویژه اینکه لایه ای از پیچیدگی های تخیلی را به جنگ مشترک ایالات متحده اضافه می کند.

البته، ما برای این کار اینجا نیستیم. داستان یا برای بازیگری به دلایلی عجیب، فرد وحشتناک بودن فعالیت را برای فعالیت و وحشتناکی تماشا می کند. علاوه بر شرایط غیرمعمول، هر ایده پنهان و بهترین افکار یا گفتمان داستانی در بیشتر موارد چاشنی است. از آنجایی که ارزشش را دارد، بر روی کاغذ، توالی‌های فعالیت‌ها داغ هستند، و ظاهراً کامل به نظر می‌رسند، از جمله شعله‌های جنگ قرن نوزدهم. طرح آفرینش، دوره کار، طرح گروه، لوازم آرایشی فوق العاده، خشونت و ترفندها باشکوه است. در جایی که دقیقاً از آن استفاده می شود، هر تأثیری که می بینیم عالی است. با این گفته - با وجود سبک سازی که جوهر عنصر بدین ترتیب تجربه می کند، معادل برای وحشی گری آن معتبر است. تظاهرات رایانه‌ای در ALVH زیاد می‌شوند، به حدی که در عرض چند ثانیه به یک لکه رقت‌انگیز تبدیل می‌شوند. هر چیزی که فکر چنین سرریزی باشد، تمام آن چیزی که CGI هرگز نمی تواند به وسایل فیزیکی، اساسی، پروتزها و خلاقیت ها نزدیک شود، و در کمال تعجب، تا حدودی برکت بیشتری که تا آخرین گزینه در این مثال نشان داده شده است، به کلی کمک می کند. در واقع، حتی با توجه به اصول دافعه بودن فعالیت، این اساساً بیش از آن چیزی است که در هر نقطه ای باید می بود یا باید می بود. با تلاش مداوم برای بیشتر بودن، همیشه کمتر است.

می توانم صادقانه بگویم که تصویر از آنچه پیش بینی می کردم برتر است. فرض من این بود که "در ایده بیشتر سرگرم کننده بود تا در واقعیت"، بدون نیاز به اطلاعات در مورد عنوان گذشته از فکر اصلی. اتفاقاً من با تماشای آن زندگی کردم - کمترین چیزی است که ممکن است انتظارش را داشته باشم. از زمانی که در ژوئیه 2012 تبلیغاتی را در مترو پراگ دیدم به این موضوع علاقه مند شدم. هر چند ممکن بود از حجم جمعیت کاسته شود، اگر مطالب با هر یک از باورنکردنی ترین حساسیت های بلاک باستر امروزی نزدیکتر نمی شد، به طور قابل توجهی بهبود می یافت، افکاری که اوج را به یک گردباد ژامبون کاهش می دهد. نامعقول بودن، بیش از حد روی دکمه به نفع آن است. هنوز - این دقیقاً چیزی است که ما انتظار داریم. یا آنچه را که روی میز به ارمغان می آورد را دوست خواهید داشت یا نه. من را به عنوان بخشی از افرادی در نظر بگیرید که از «آبراهام لینکلن: شکارچی خون آشام» لذت بردند - من نیز دلایل قانع کننده ای دارم که در هر لحظه باید آن را یک بار دیگر ببینم. آن را همانطور که می خواهید بپذیرید.

اغلب افراد درباره نمادهای سیاسی آمریکا از معماران اولیه تا پرزیدنت اوباما دروغ می گویند. به عنوان یک قاعده، این یک تلاش برای خراب کردن یک انگیزه بزرگ برای ما است، در حالی که در دیگران زندگی در سرزمین فانتزی است. برای این وضعیت، دلیلی است که بسیار شگفت‌انگیز و دیوانه‌کننده است، هنوز نمی‌توانید از آن قدردانی کنید.

این بازخوانی داستان «آبی صادقانه» زمانی شروع می‌شود که آبه لینکلن کودکی بود و یک روز را ادامه می‌داد. زندگی روزانه به عنوان یک کودک کارگر با افرادش برای جک بارتز، یک سرپرست ظالم که تلاش می کند یک همراه تاریک او را دستگیر کند و شلاق بزند و او را به عنوان برده بفروشد. او با رد تشویق پدرش برای "نگاه به دور"، به دنبال رئیس خود می رود و خانواده از بین می روند. آن شب او مادرش را تعقیب می‌کند و وقتی از خواب بیدار می‌شود می‌بیند که او به وضوح از آبله کوچک در حال انتقال است (واقعاً «مسمومیت با شیر»، اما ما در اینجا به دنبال دقت خاطره‌انگیز نیستیم)، بلکه متوجه می‌شود که بارتز مسئول مرگش است. به نوعی سال‌ها پس از این واقعیت که آبه به طرز جالبی وارد بزرگسالی می‌شود، قول انتقام از سرپرست خانواده‌اش را به خاطر قتل مادرش می‌دهد و قبل از کشتن او در یک بار مست می‌شود تا به خودش جرأت بدهد که این کار را انجام دهد. با ایجاد حس شوک عمیق در او، سرپرست قدیمی او را نمی توان به این دلیل که یکی از مردگان مرده است، به صراحت یک خون آشام کشته شد. به هر حال، یک مرد زندگی خود را نجات می دهد و او را به رفاه برمی گرداند، سپس به او اجازه می دهد تا بداند واقعاً بارت چیست. آن مرد هنری استرجس است و آبه به دنبال آمادگی خود برای غلبه بر هیولایی است که مادرش را کشته است.

استرجس به او هشدار می‌دهد که هیچ همراهی نکند و به دنبال کانون توجه نباشد، چیزی که متأسفانه سرنوشت آن را غیرقابل تصور کرده است. . او همچنین او را به اسپرینگفیلد، ایلینوی می فرستد، جایی که او به عنوان یک تاجر که توسط جاشوا اسپید اداره می شود، کار می کند. در طول مدت حضورش در اسپرینگفیلد، او چند خون آشام را می کشد و با کسی که ممکن است بعداً به مری تاد لینکلن تبدیل شود، ملاقات می کند، با بازی مری الیزابت وینستد که آشکارا اشتباه گرفته شده بود. وینستد برای ایفای نقش خانم لینکلن بی دلیل زیباست. به خاطر جهنم، حتی سالی فیلد در وضعیت کنونی اش برای ایفای نقش خانم لینکلن بسیار زیباست. او همچنین تجربه‌ای آرام با استیون داگلاس دارد، مردی که بعداً درباره لغو انقیاد صحبت می‌کرد. یک بار دیگر، او را با همدم تاریک قدیمی‌اش ویلیام جانسون، که برای راه‌آهن زیرزمینی و فرار از ردیاب‌های فراوانی که قصد فروش او و افرادی را که آزاد کرده است، مهم است، گرد هم می‌آورند.

قبل از آن. با کشتن هیولایی که زندگی روزمره آبه را به یک تجربه هولناک تبدیل کرد، متوجه شد که استرجس نیز یک خون آشام است. پس از این افشاگری، استرجس متوجه می‌شود که آدام، کسی که او را به خون‌آشام تبدیل کرده است، شریک زندگی‌اش را می‌کشد، و کاملاً حاضر به کشتن آنها به عنوان آبه نیست، اما نمی‌تواند این کار را انجام دهد زیرا خون‌آشام‌ها نمی‌توانند خود را بکشند.

با نزدیک‌تر شدن کشور به درگیری سراسری، خون‌آشام‌های دنیای جدید حتی برای ملت و خود لینکلن به خطر بیشتری تبدیل می‌شوند. آنها جانسون را ربودند و لینکلن زندگی اسرارآمیز او را در اختیار اسپید قرار می‌دهد تا بتوانند از او در برابر عمارت آدام در نیواورلئان محافظت کنند. آدام سعی می کند با او توافق کند تا استرجس را با همه چیز برابر بکشد، و به طور معمول او این ترتیب را به عنوان هر دو محافظت شده رد می کند. طبق این فیلم، ویلی لینکلن نه از تیفوئید، بلکه از حمله یک بانوی خون آشام و در آن زمان شریک زندگی آدام منتقل شد. آن وقت است که مری واقعیت را در رابطه با نیمه بهترش می یابد. علاوه بر این، شمال تقریباً درگیری گتیسبورگ را به این دلیل که نیروهای مسلح کنفدراسیون خون‌آشام‌هایی را به عنوان داوطلب داشتند، از دست داد.

با توجه به این واقعیت که تاریخ واقعی تا کنون شناخته شده است، فکر نمی‌کنم مقدار زیادی از موارد دیگر را کشف کنم. در هر صورت، روشی که آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام و کتابی که بر اساس آن ساخته شده است، چیزهای خارق‌العاده را با تاریخ واقعی ترکیب می‌کند، به‌ویژه در شیوه‌ای که اطمینان آبه را برای پاک کردن انقیاد با خون‌آشام‌ها هماهنگ می‌کند. در بسیاری از رویدادها مطرح شده است که به نظر می رسد بنجامین واکر به عنوان لینکلن، لیام نیسون باشد. با این حال، به عنوان آدام، روفوس سیول به ویلیام کمپبل در آن اپیزود سفر ستاره ای «دستیار گوتوس» اشاره می کند. در فکر کردن در مورد آن مرجع خنجر بزنید.

در میان آبراهام لینکلن: مسائل شکارچی خون آشام - و آنها ارتش هستند - دام ذاتا احمقانه آن نیست: شانزدهمین رئیس جمهور سال های ابتدایی خود را با اعزام وحشی های مرده ای که به جمهوری جدید نفوذ کرده بودند سپری کرد تا بعداً در درگیری با کنفدراسیون به پایان برسد. مرده در طول سازمان مشهور درگیری در سراسر کشور خود. در سالی که به همین ترتیب یک فیلم جدی و افتخارآمیز لینکلن را برای تماشاگران به ارمغان آورد که مملو از نمایشگاه‌های آماده‌شده و افکار بزرگ بود، ایده کشتن خون آشام‌ها توسط آبه یک دلیل کاملاً احمقانه و خوشایند برای حماقت بزرگ تابستانی است.

با این حال، ست گراهام اسمیت، فیلمنامه نویس، تیم برتون سازنده، و تیمور بکمامبتوف، رئیس تیمور بکمامبتوف، نسخه ون هلسینگ لینکلن خود را به طور غیرمنطقی و واقعی می پندارند، و با بیراهه خوانی از یک تلنگر درهم و برهم و مسخره، بلکه به عنوان یک خلاصه کاغذی در یک آزمون تحقیقات اجتماعی استفاده می کنند. . آبراهام لینکلن: ردیاب خون‌آشام با بیانیه‌ای جدی از کتاب آغاز شروع می‌شود، در حالی که اگر صفحه‌ای از راجر کورمن می‌گرفتیم استثنایی بود. فیلمی که در ادامه می‌آید، جدا از احساس اردوگاه شوخی یا طنز، با افتخار کاذب پوشانده می‌شود، زیرا رهایی‌بخش بی‌نظیر با عزمی ناگوار خون‌خواران را قطع می‌کند.

بکمامبتوف هرگز الگوی محدودیت‌های پیچیده نبوده است. ابتدا با فعالیت‌های رویایی روسی حماسه‌های Night Watch و Day Watch و پس از آن در هالیوود Needed، رئیس رویکردهای بهتری را برای ایجاد احساس عظیم در فیلم Abraham Lincoln: Vampire Hunter‌های فعالیتی با تغییر ADD بررسی کرد، علی‌رغم تشنج‌های بصری نام تجاری‌اش و تمایل به حرکت‌های آرام. عکس های فعالیتی سریع و آهسته. آبراهام لینکلن: ردیاب خون‌آشام، فیلمی پر از انرژی پویای غم‌انگیز اما بدون آب و هواست. حیله گری عمدی در فیلم Abraham Lincoln: Vampire Hunter بکمامبتوف وجود دارد که به آن یک بعدی تار می بخشد، گویی فیلم های او سنگ نگاره های دلخراشی هستند. آنها مملو از خون بارانی هستند، اما قلب تپنده ای ندارند، بدون فضایی برای نوع بشر در میان تابلوهای تک رنگ منحنی.

تصاویر بصری جنگی بسیار جذاب کارگردان در دوزهای کمی عالی هستند، و او می تواند مجموعه ای خیره کننده از نماها را اجرا کنید، با این حال هیچ گیرایی از صحنه وجود ندارد، و شیرین کاری های سازماندهی شده توسط CGI هیچ حرکت عمیقی ندارند - آنها به سادگی شیرین کاری های چشم نوازی هستند که با یک مشت به شکم می آیند. همه چیز یک تحریک ثابت و بدون طعم سوء استفاده از خنده است - نمایش و احساس است، چینتز و چتزپا الهام‌بخش است، به نظر می‌رسد هیچ‌کدام خوب نیست. بکمامبتوف دوست دارد که روی نمادنگاری، از کلاه دودکش گرفته تا نقطه عطف واشنگتن، ظروف بپوشاند، با این حال شخصیت‌های او احساس می‌کنند که در کناره‌های اتاق‌های تدفین سنگی بریده شده‌اند، که همیشه در پشت سر تعیین‌شده منجمد شده‌اند، اما دقیقاً به جایی نمی‌روند. این ایده‌آل‌ترین متدولوژی برای فیلمی نیست که در حال حاضر باید با احتیاط از دو ژانر کاملاً متفاوت استفاده کند.

بنجامین واکر همچنان به ضربه زدن به موکسی در زیر فیلم آبه ادامه می‌دهد. کلاه رسمی، اما به طور مداوم از طریق آماده کردن مونتاژهایی که در آن او تمایل دارد تا هچ لبه‌های نقره‌ای خود را بچرخاند، مانع می‌شود. علاوه بر این، مری الیزابت وینستد نیز به‌عنوان مری تاد عشوه‌گر تلاش‌های شجاعانه‌ای انجام می‌دهد، اما دومین بار که او و واکر شروع به برافروختن آتش علم عاشقانه می‌کنند، بکمامبتوف آبه را به کار در قتل خشمگین و عجیب و غریب خون‌آشام بازمی‌گرداند. تعادل بازیگران توسط روفوس سیول انجام می شود که به طور موثری رفتارهای شرور خود مهم و تصفیه شده را بدون ریختن مشروب خود کنار می گذارد. با این حال، دومینیک کوپر بسیار ماهر، به عنوان معلم گیج‌کننده آبه در عبارات جنگ خون آشام، به نظر می‌رسد برای بازی در نقش شخصیت‌های فرعی در رویاهای هالیوود نیز بد شانس باشد. آنتونی مکی و جیمی سیمپسون نیز به‌عنوان چندین هموطن طولانی‌مدت لینکلن به هم نزدیک هستند.

همانطور که امروزه با بسیاری از آرمان‌گرایی هالیوودی، آبراهام لینکلن: ردیاب خون‌آشام، پیش‌فرض را برای طرح داستان - جدا و پراکنده، نادرست می‌سازد. فیلم بیشتر از حس پر از فکر است. در حدود 66 درصد از راه، آبراهام لینکلن پس از تمام شدن فعالیت‌هایش، داشتن همکار جوان با روتین هچت را رها می‌کند و در مسیر صعود سیاسی لینکلن به رقابت می‌پردازد - اقتصاد داستان بدون شک به دلیل غیبت ناامیدکننده اعدام در طول مناظره‌های لینکلن و داگلاس تقویت می‌شود. .

ناگهان، فیلم در درگیری سراسری و گتیسبورگ نمایش داده می‌شود، جایی که بکمامبتوف در درام قابل تاییدی بازی می‌کند و در صحنه‌های درگیری سراسری، درخشش جعلی را به نمایش می‌گذارد. علاوه بر این، تمام تلاش‌هایی وجود دارد که فرهنگ انقیاد جنوب را در مورد خون‌آشام‌ها مورد ایراد قرار دهند، که ممکن است با این فرض که تهیه‌کنندگان فیلم اغلب درباره چیزی که درباره آن صحبت می‌کنند فکر می‌کردند، خصمانه باشد. خصمانه یا نه. به هر حال، بکمامبتوف نمی تواند راهی برای چشمک زدن به جمعیت خود در فضای خالی بیابد، بنابرآبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام بسیار واضح تر از آن چیزی است که عنوان بدیع آن تضمین می کند.